آرسام جونی آرسام جونی ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

قصه های آرسام کوچولو

بیستمین ماهگرد

بیستمین ماهگردت مبارک عزیزم بیستمین ماهگرد به روایت تصویر وقتی میخوام پوشکتو عوض کنم فرار میکنی جوجه دوست داشتی بابایی هم برات جوجه خرید عزیزم داری تلاش میکنی رو صندلی بشینی   این عروسکو حالا حالا ها نمیخواستم دستت بدم ولی یه شب خیلی گریه میکردی با هیچی آروم نمیشدی منم مجبور شدم نشونت بدم.تو هم خیلی خوشت اومده بود ولی بعد از بازی موهاشو میپرفتی پرتش میکردی  بازم ماکارانی خوشمزه        اینقدر ذوق میکنم وقتی این شکلی میبینمت هر جا مهر ببینی سرتو میزاری روی مهر قربون د...
18 مرداد 1393

چهارمین سالگرد یکی شدنمون

همسر مهربونم  من عاشق  تو هستم عاشق چشمانی که اقیانوسی از آرامش را درخود دارد عاشق دستانی که خداوند نوازش را با الهام از آنها معنا کرده است و عاشق لبخندی که زیبایی را تمام و کمال به تصویر میکشد چهارمین سالگرد یکی شدنمون مبارک عشق من    پ نوشت1:از اونجا که مامانی خیلی وقت بود دلم میخواست بریم باغی که چشمم بهش افتاده بود به خاطر همین گذاشتیم برای امشب ولی بد ترین غذای عمرم بود هیییییی هنوز افسرده ام بد جوری حالمون گرفته شد پ نوشت2:از بس نور اونجا کم بود عکسامون  هم تاریک شد ...
5 مرداد 1393

واکسن18ماهگی 2

قربون عسلم برم که الان خیلی مظلوم خوابیده دلم برات کباب شد عزیزم یکی از واکسنهای 18 ماهگی که همون موقع نداشتن بزنن امروز زدی ولی برعکس قبلی به پا زدن وقتی خوابیدی رو تخت واکسن بزنن هرکاری کردیم همه حواست به پاهات بود متوجه شده بودی خبرایی هست تا اینکه یکدفعه جیغغغغغغغغ  فدات بشم.   ...
5 مرداد 1393
1